زبان بصری پایه آفرینش در طراحی است. طراح جدا از جنبه کاربردی طراحی باید اصول، قوانین و مفاهیم مربوط به سازماندهی بصری را نیز در نظر بگیرد. زبان وسیله ارتباط است و استفاده از آن برای انسان طبیعی است. شكل اولیه و ناب زبان سمعی بوده و به تدریج سواد، كه عبارتست از توانایی خواندن و نوشتن، تكامل یافته است؛ ساختن ابزار ساده یا فراورده های صنایع دستی، طرح یك نشانه یا سمبل، و بالاخره تصویر سازی و نقاشی، باید در جریانی تكاملی شبیه به تكامل زبان قرار گیرد و طی آن استعدادهای بشری به كار گرفته شود. سواد بصری یعنی توانایی به وجود آوردن و فهمیدن تصاویر، بازنویسی یا شبیه سازی محیط خارجی. منظور از یادگیری این شیوه، ایجاد توانایی تولید، فهم این گونه پیامها (پیامهای بصری) در سطوح مختلف است. برای آنكه به تعبیر و تعیین فكری خاص در یك اثر یا كمپوزیسیون بپردازیم لازم است كه با مبانی هنرهای تجسمی آشنا باشیم . در واقع برای پیدا كردن هدف و آنالیز كردن یك اثر هنری لازم است كه با مبانی هنرهای تجسمی آشنایی داشته باشیم.
برای احاطه یافتن كامل بر نتیجه و تاثیر كار خودمان ( هرچه كه میخواهد باشد: نقاشی، گرافیك، عكاسی و .. ) آشنایی با مبانی هنرهای تجسمی لازم است. سواد بصری یا همان آشنایی با مبانی هنرهای تجسمی باعث می شود كه شخص بتواند قضاوت خود را نسبت به آثار بصری به مرتبهای بالاتر انتقال دهد.